{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دل این کلمه بی نقطه .... گاهی برایت تنگ میشود اندازه یک نقطه
شناسنامه ای که اسم عشـــ♥ـــقت تو نوشته نشــه,............ همون بهتر که صفحه وفاتـــش زود پر بشه
دیر برگشتی یا زود رفتم ؟ فرقی نمیکند بی خیال بگذار با خاطرات قدیم فکرکنم همیشه آدم خوبی بودی و هستی
پرندگان به برکه هاى آرام پناه میبرند، وانسانهابه دلهاى پاک، زیرادلهاى پاک همچون برکه های آرام اند...
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می اید...... می ماند...... و به تنهاییم پایان می دهد.... امد...... رفت...... و به زندگیم پایان داد.......
يكي از فكروخيالام... صبح كه چشامو باز ميكنم ببينم تو خونمونم... پيش اون...تو چشام نگاه كنه و بهم بگه تموم اين سختيا ودوريا يه خواب بود...يه خواب بد!
گریه میکنم و از این میترسم که بی تو زیاد زنده بمانم
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست… هی…؟ معشوقه ی من… سلامتی…؟
مدتهاست چهره ات را عاشقانه در ذهنم نقاشی میکنم کارم را خوب بلدم هیـــــــــــــس بین خودمان باشد بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام .
← ﺳﻶﻣﺘـــــﯽ ﭼﺸﻤــــﺂﺕ ...^_______^ ﮐﻪ ﭼﺸﻤـــﺂﻣــﻮ ...°____° ← ﺭﻭﯼ ﺑﻘﯿــــﻪ ﭼﺸﻤــــﺂ ﺑﺴــــﺖ ...-_______-
دُنـــیــای "مـــا" انــدازه هــم نــیـــست "مـــن" خیـــلـــی وقــتا ســـاکـــتم، ســـردم. وقتـــی کـــة میــرم تو خـــودم شـــایــــد، "پــــایـــیـــزِ ســـال بـــعــــد بــــرگــــردم."
من.. دلم خیلی چیزها میخواست... امــــــــا دیگر مهم نیست !
چقدر سخته به دستایی وفادار باشی که تا حالا یه بارم لمسشون نکردی
بيچاره ام خسته ام چشم انتظارم ، توى اين پس کوچه ها تنها نذارم ، نيستى از تاريکى شبا ميترسم ، بى وفا دارم توى سرما ميلرزم . . .
بيا جانا!كه دنيا را وفا نيست جوي راحت در اين محنت سرا نيست در اين ره هرچه فايز ديده بگشود ز همراهان اثر جز نقش پا نيست
تو را دارم ای گــل جهــان بــا مــن است تــو تــا با مــنی جان جان با من است چو می تابد از دور پیشانی ات کران تا کران آسمان با من است
دل این کلمه بی نقطه .... گاهی برایت تنگ میشود اندازه یک نقطه
شناسنامه ای که اسم عشـــ♥ـــقت تو نوشته نشــه,............ همون بهتر که صفحه وفاتـــش زود پر بشه
دیر برگشتی یا زود رفتم ؟ فرقی نمیکند بی خیال بگذار با خاطرات قدیم فکرکنم همیشه آدم خوبی بودی و هستی
پرندگان به برکه هاى آرام پناه میبرند، وانسانهابه دلهاى پاک، زیرادلهاى پاک همچون برکه های آرام اند...
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می اید...... می ماند...... و به تنهاییم پایان می دهد.... امد...... رفت...... و به زندگیم پایان داد.......
يكي از فكروخيالام... صبح كه چشامو باز ميكنم ببينم تو خونمونم... پيش اون...تو چشام نگاه كنه و بهم بگه تموم اين سختيا ودوريا يه خواب بود...يه خواب بد!
گریه میکنم و از این میترسم که بی تو زیاد زنده بمانم
هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست… هی…؟ معشوقه ی من… سلامتی…؟
مدتهاست چهره ات را عاشقانه در ذهنم نقاشی میکنم کارم را خوب بلدم هیـــــــــــــس بین خودمان باشد بدجور سر کشیدن چشمانت گیر کرده ام .
← ﺳﻶﻣﺘـــــﯽ ﭼﺸﻤــــﺂﺕ ...^_______^ ﮐﻪ ﭼﺸﻤـــﺂﻣــﻮ ...°____° ← ﺭﻭﯼ ﺑﻘﯿــــﻪ ﭼﺸﻤــــﺂ ﺑﺴــــﺖ ...-_______-
دُنـــیــای "مـــا" انــدازه هــم نــیـــست "مـــن" خیـــلـــی وقــتا ســـاکـــتم، ســـردم. وقتـــی کـــة میــرم تو خـــودم شـــایــــد، "پــــایـــیـــزِ ســـال بـــعــــد بــــرگــــردم."
من.. دلم خیلی چیزها میخواست... امــــــــا دیگر مهم نیست !
چقدر سخته به دستایی وفادار باشی که تا حالا یه بارم لمسشون نکردی
بيچاره ام خسته ام چشم انتظارم ، توى اين پس کوچه ها تنها نذارم ، نيستى از تاريکى شبا ميترسم ، بى وفا دارم توى سرما ميلرزم . . .
بيا جانا!كه دنيا را وفا نيست جوي راحت در اين محنت سرا نيست در اين ره هرچه فايز ديده بگشود ز همراهان اثر جز نقش پا نيست
تو را دارم ای گــل جهــان بــا مــن است تــو تــا با مــنی جان جان با من است چو می تابد از دور پیشانی ات کران تا کران آسمان با من است
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}